به انضمام: غزلیات کفاش خراسانی تعداد صفحات: 84 ناشر: انتشارات جانقربان

کتاب عزیز و نگار – بهترین حکایت های خواندنی شرقی

کتاب عزیز و نگار – بهترین حکایت های خواندنی شرقی

و اما راویان اخبار و ناقلان آثار و داستان سرایان خوش گفتار و شیرین

سخن، چنین روایت کرده اند. خدای تعالی شهر و شهرستانی آفریده

است که آن شهر را طالقان مینامند و گویند که در زمان پیش محلی

بود که آنرا ارکان مینامیدند و در آنجا دو برادر بودند یکی علاء الدين

و دیگری بهاء الدین مدت هشتاد سال از هر يك از آنها میگذشت

و هيچ يك فرزندى نداشتند تا يك روز يك درویش نورانی به در منزل

آنها آمد دید دو برادر پیر در اینجا هستند و خیلی متفکر میباشند

بنا کرد به مدح علی خواندن صاحب خانه فیض درویش را داد

درویش رو بجانب ایندونفر کرده گفت شما چرا ناراحت و متفکر هستید

در جواب گفتند شما کاری به کار ما نداشته باش . آنقدر کنجکاوی

کرد تا اینکه دو برادر سرگذشت خودشان را تعریف کردند درویش

دست برد توی خورجین دو سیب بیرون آورد گفت بگیرید این دو سیب را یکی شما با زن خودتان نصف کنید بخورید و دیگر سیب را ببرادر دیگر داد و به او هم همینطور دستور داد و گفت بعد از نه ماه و نه روز و نه ساعت و نه دقیقه خداوند بشما اولاد کرامت میکند یکی پسر و دیگری دختر اسم پسر را عزیز و اسم دختر را نگار بگذارید آندو برادر خوشحال شده سیب ها را گرفتند و با زنان خود خوردند همان شب زنان حامله شدند پس از نه ماه خداوند اولادی بأنها کرامت کرد یکی دختر یکی پسر هر دو مثل ماه شب چهارده میدرخشیدند آنها بزرگ شدند و برای تحصیل به مدرسه رفتند آنها که با هم پسر عمو و دختر عمو بودند بهم علاقمند شده همدیگر را دوست میداشتند . روزی معلم پیش مادر نگار رفت و گفت دختر شما از درس خواندن تکمیل …

مطالعه بیشتر