- مترجم: رضا همراه
- تاريخ انتشار: 1352
- تعداد صفحات: 246
- نويسنده: عزیز نسین
- ناشر: چاپ البرز
- دانلود کتاب قلقلک
- دهانه معدن را از بالا که نگاه میکردی ...
کتاب قلقلک – نویسنده عزیز نسین
کتاب قلقلک – نویسنده عزیز نسین
دهانه معدن را از بالا که نگاه میکردی يك پرتگاه
بود و از پائین که تماشا میکردی چون دیوی خشمگین و عصبانی بنظر میآمد
سنگ های نوک تیز زیر نور خورشید مانند تبری که طرف تیزش را رو به آفتاب
گذاشته باشند چنان برق میزد که چشم را خیره میکرد …
طرف دیگر سنگ ها که در قسمت سایه قرار داشت تصویر اشباح و شیاطین را در شبهای سرد و تاريك مجسم میساخت
وقتی حرارت آفتاب روی سنگهای قلوه ای آبی و سفید می افتاد بخاری
غلیظ و لغزان چون مه صبحگاهی زمستان همه جا را می پوشاند .
حدود سی نفر در اطراف دهانه معدن کار میکردند و با تلاش بسیار سنگهای رگه دار را که با هزاران نقش و نگار زیبا چون
برگ زر خرید و فروش میشدند و هر روز حجم پولهای صاحب معدن را زیادتر میساختند بضرب پتك
و با كمك ديناميت از دل کوهها بیرون می کشیدند . بالای دهانه معدن طناب ضخیمی از این سرکوه به آن سرکوه کشیده
بودند و قرقره بزرگی با یک زنبیل بافته ای از آن آویزان بود و کارگران را بالا و پائین میکشید …
در دامنه کوه دو نفر کارگر قویهیکل جدا از دیگران …
|