مترجم: عبدالله آزادیان تاريخ انتشار: 1344 تعداد صفحات: 320 نويسنده: گراهام گرین

کتاب آمریکایی آرام – نویسنده گراهام گرین

کتاب آمریکایی آرام – نویسنده گراهام گرین

پس از شام در اطاقم که در کوچه کاتینات واقع بود ،

به انتظار پایل نشستم : او گفته بود. من هر قدر که . بیایم حداکثر ساعت

ده پیش تو خواهم بود، و هنگامی که ساعت ضربه نیمه شب را نواخت

دیگر بیش از آن نتوانستم آرام بگیرم و پائین به خیابان رفتم پیرزنان

چندی با شلوارهای سیاه روی پاگرد پلکان چمباتمه زده نشسته بودند .

ماه فوریه بود و گمان می کنم از گرمای رختخواب گریخته بودند،

تریشورانی به آرامی پا زد و از کنارم گذشت و به سوی گردشگاه کنار رودخانه رفت.

در محلی که طیارات تازۀ آمریکایی را از کشتی پیاده کرده بودند

چراغهای مخصوصی میسوخت ، هیچ نشانی از پایل در هیچ جایی

از آن خیابان طویل یافت نمیشد با خود گفتم البته ممکن است

او به عللی در سفارت آمریکا معطل شده باشد. لکن در آنصورت مطمئناً به رستوران تلفن میکرد . او در رعایت این نکات

اخلاقی سخت دقیق بود. هنگامی که برگشتم تا داخل خانه شوم دختری را دیدم که در راهرو خانه پهلوئی به انتظار

ایستاده بود. صورت او را نمی توانستم ببینم . فقط شلوار ابریشمی سفید و نیم تنه گلدارش پیدا بود ، لکن از روی

همانها هم او را میشناختم. بارها درست در همین

محل و ساعت به انتظار مراجعت من به خانه ایستاده بود . گفتم «فونك» كه به معنی فینیکس است، لکن این روزها هیچ

چیز افسانه ای نیست و هیچ چیز از میان خاکسترهای خود بر نمی خیزد – پیش از آنکه مجال آن پیدا کند که بگوید منتظر

پایل است من خود میدانستم . گفتم او اینجا نیست.

Je sais. Je t’ai vu saul à la fenetrer

گفتم بالا هم میتوانی منتظرش بشوی . همین حالا می آید .

«همین جا منتظر میمانم»

«بهتر است اینجا نباشی ممکن است پلیس جلبت کند.» از پی من بالا آمد …

مطالعه بیشتر