مترجم: فرید جواهرکلام تاريخ انتشار: چاپ اول 1372 تعداد صفحات: 151 نويسنده: اگاتا کریستی ناشر: پاییز

کتاب جنایت در مجتمع مسکونی – نویسنده آگاتا کریستی

کتاب جنایت در مجتمع مسکونی – نویسنده آگاتا کریستی

غروب یکی از روزهای ماه نوامبر جِپ، رئیس اداره آگاهی انگلستان به اتفاق دوست

كوچك اندام خود هرکول پوارو در یکی از
خیابانهای دورافتاده لندن مشغول قدم زدن بودند.
هرکول پوارو کارآگاه برجسته بلژیکی به علت اکتشافات زیرکانه جنائی خود در انگلستان شهرتی بهم زده بود و این موضوع باعث ایجاد دوستی بین او و مقامات کارآگاهی انگلستان شده بود. در آن شب در لندن مراسم آتش بازی برپا بود گلوله های منور رنگارنگ زیبائی خاصی به صحنه آسمان میدادند صدای انفجار ترقه ها با منظره پراکنده شدن
زنجیره های آتش هماهنگی جالبی به وجود می آوردند .
جب و پوارو قدم زنان خیابانها را طی کرده به يك مجتمع مسکونی رسیدند این مجتمع فشرده شبيه يك شهرك بود و عده زیادی از مردم لندن را در خود جای میداد در کنار این مجتمع صدای آتشبازی و انفجار ترقه ها بهتر

و بیشتر به گوش می رسید.
کارآگاه پوارو دستی به سبیلهای کت و کلفت خود کشیده به مقتضای حرفه خود گفت:
امشب برای انجام يك جنايت شب مناسبی است چون کسی صدای انفجار شليك گلوله را نمی شنود ولی من بر حسب تجربه خود دیده ام که جنایتکاران معمولاً از چنین فرصتی استفاده نمیکنند! جب بازرس کل سری تکان داده گفت :
پوارو، راستش من خیلی دلم میخواهد تو مرتكب يك جنايت بشوی و من آنرا کشف کنم!
مطمئن باش اگر من مرتکب جنایتی بشوم نه تو و نه هیچ کس دیگر نمی تواند آنرا کشف کند اصلاً کسی متوجه نخواهد شد که جنایتی صورت گرفته !
با این گفتگوها مدتی قدم زدند و چون خسته شدند از یکدیگر
خداحافظی کرده هريك از آنان به راه خود رفتند .
ساعت ۱۰ صبح روز بعد زنگ تلفن منزل پوارو به صدا درآمد :
الو، پوارو خودت هستی؟
بله خودم هستم …

مطالعه بیشتر