تاريخ انتشار: 1321 تعداد صفحات: 129 نويسنده: عبدالله حکیم

کتاب قلندر و درویش – نویسنده عبدالله حکیم

کتاب قلندر و درویش – نویسنده عبدالله حکیم

نمیدانم چرا امروزه مردم سعادت را در ثروت و مال میجویند و تنها رمز خوشبختی را از آن

میخواهند و شیفته و فریفته در راه طلب اویند ؟ متاسفانه چون بدان برسند کمترین اثری از اکسیر

توفیق خیالی خود در آن نمیجویند در حقیقت این گروه رنجبر که همه در عداد آنان بشمار می آئیم

تشنگان آب در صحرای سوزانیم که چون بشتاب در پیش میرویم جز بسراب نمیرسیم چرا از این غافلیم که فقر و گرسنگی آدمی را نمیکشد ولی ثروت هم سعادت نمیاورد …
در زیر بالاخانه ساده ما دیگر بطور کامل زورخانه و پاتق لوطیان و بیماران شهر شده است

و تماشاخانه تمام عیاری دائر گشته ، روزی نمیشود که لا اقل ده بیت شعر بازاری از غزل گرفته

تا قصیده و مسمط بگوشم نرسد، شعر بازاری برای این گفتم که قافیه و وزن صحیحی

ندارد ولی باور کنید که بعضی از آنها بقدری شیوا و دلنشین است که ممکن نیست شنونده

در مرتبه اول آنها را حفظ نشود، بدبختانه از آنجائیکه من گوشم بگفت و شنود آنها آشنا شده و تا اندازه در حالات این قوم دقت میکنم اغلب اشعارشان ملکه ام شده و در حینیکه دلال فکرم در آن دخل و تصرف میکند موی بر اندامم راست میشود ، و علتش همان ركيک بودن بعضی از آنهاست که خواه ناخواه در ضمیرم تکرار میشود، در آغاز شنیدن این اشعار روان از دهان قهوه چی و آب آلو فروش و ولگرد و امثال آنها در اندیشه شدم که چرا آنچه شعر خوب ، ركيك و چه غير ركيك زبانزد این دسته از مردم است و دیگران چندان از این نصیب بهره مند نیستند ، ببخشید نمیگویم که دیگران غزل نمیدانند و ابیات دلنشین را حفظ نیستند ، نه شگفتی من در اینجاست که گروهی بیسر و پا ، مكتب ندیده درس نخوانده …

مطالعه بیشتر