- تاريخ انتشار: 1320
- تعداد صفحات: 52
- نويسنده: نصرالله شیفته
- دانلود کتاب مژگان
- سینا نزد خود گفت نگفتم امشب مستم معلوم میشود وارد اطاق ...
کتاب مژگان – نویسنده نصرالله شیفته
کتاب مژگان – نویسنده نصرالله شیفته
بنگاه داستان : داستان هفته ای یک جزوه روزهای دوشنبه در
48 صفحه منتشر میشود و بهای هر جزوه یک ریال میباشد.
…
گویادر اطاق من کسی خوابیده…
سینا سوت زنان از پله های مهمانخانه ای که در آنجا ساکن بود
بالامیر فت؛ در پرتو نور چراغ برق راهرو نگاهی بساعت
مچی خود نمود … چشمش خوب نمیدید دستی
بدیدگان خود مالبده آهسته گفت معلوم میشود
که کمی مستم … زیرا تار می بینم …
چون خوب دقت کرد ساعت 1/5 بعد از نیمه شب را نشان میداد … سینا نزد خود گفت : عجب امشب قدری دیر شده است ..
سپس بالاقیدی شانه ها را بالا انداخت ، پیش خود فکر کرد که عوضش فردا دیر تر بیدار میشوم
مجددا بزمزمه پرداخت … پله ها تمام شد .. به راهرو طبقه دوم مهمانخانه رسید … از آنجا هم گذشت.. برابر اطاق
خود ایستاد .. در باز بود .. دستگیره را تكان داد .. باز شد کلید برق را چرخاند .. از شگفتی دهانش باز ماند .. زیرا دید روی
تختخواب او کسی خوابیده است آهسته جلو
رفت . . دختری زیبا دارای موهای طلائی در رختخواب وی راحت خوابیده بود
سینا نزد خود گفت نگفتم امشب مستم معلوم میشود وارد اطاق دیگری شده ام،
تا زود است باید بیرون رفت . بعجله چراغ را خاموش کرد و …
|