دانلود کتاب هویت پنهان نوشته امیر عشیری چاپ اول 1382
دانلود کتاب هویت پنهان
وقتی آنجا را ترک میگفتم بین راه به ساعتم نگاه کردم، حدود ساعت یک و نیم شب بود. یک شب نسبتاً گرم از
آخرین ماه بهار همه جا در سکوت شبانه فرو رفته بود. گهگاه صدای پارس سگ و یا بوق اتومبیلی که از دور شنیده
می شد، بر این سکوت آرام بخش تاثیری نداشت و اینطور به نظر می رسید که تمام شهر همین حالت را دارد.
اتومبیلم را درست زیر چراغ برق خیابان پارک کرده بودم. تا آنجا راه زیادی نبود. من درحالیکه پک به سیگار می زدم،
آرام آرام به طرف اتومبیلم می رفتم. به چند قدمی آن که رسیدم، از نامتعادل بودنش دریافتم که باید پنچر شده باشد. عقب اتومبیل روی چرخ سمت چپ فرونشسته بود. حالم گرفته شد چون حال و حوصله تعویض آن را نداشتم. این بی حوصلگی که علتش را خستگی باید دانست، از چندین ساعت در مجلس مهمانی بودن ناشی میشد. با همه خستگی و بی حوصلگی، مجبور بودم این کار را بکنم. کتم را روی صندلی جلو انداختم، آستین ها را بالا زدم و به سراغ صندوق عقب اتومبیل رفتم که جک و دیگر وسایل کار را بیرون بیاورم اما همین که در صندوق را باز کردم و روشنایی چراغ برق خیابان به داخل صندوق تابید، ناگهان با دیدن جسد زنی در کف صندوق دچار وحشتی شدم که فورا در صندوق را بستم و همانجا میخکوب شدم…
امیر عشیری (متولد ۱۳۰۳ در تهران – درگذشت ۲۷ خرداد ۱۳۹۵) نویسنده ایرانی بود. برخی وی را پایهگذار ادبیات پلیسی در ایران میدانند. او همچنین در موضوعات تاریخی مینوشت. امیر عشیری، شهرت خود را با نوشتن پاورقی در دهههای سی تا پنجاه خورشیدی به دست آورد. پاورقیهای عشیری در مجلاتی چون سپید و سیاه، روشنفکر و تهران مصور به چاپ میرسید، اما عمده پاورقیهای او در اطلاعات هفتگی منتشر میشد.
|
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.