فروش کتاب تلخون – نویسنده صمد بهرنگی

نوع فایل
کتاب
تاریخ انتشار
8 آبان 1401
دسته بندی
تعداد بازدید
343 بازدید

ناموجود

  • تاريخ انتشار: 1349
  • تعداد صفحات: 114
  • نويسنده: صمد بهرنگی

فروش کتاب تلخون – نویسنده صمد بهرنگی

فروش کتاب تلخون – نویسنده صمد بهرنگی

«تلخون» دربردارنده ۱۰ داستان کوتاه از صمد بهرنگی است. در یکی از داستان‌ها می‌خوانیم: «روزی بود، روزگاری بود. گوسفند سیاهی هم بود. روزی گوسفند همانطوری
که سرش زیر بود و داشت برای خودش می‌چرید، یکدفعه سرش را بلند کرد و دید‌ ای دل غافل از چوپان و گله‌اش خبری نیست و گرگ گرسنه‌ای دارد می‌آید طرفش.
چشم‌های گرگ دو کاسه‌ی خون بود. گوسفند گفت: سلام علیکم. گرگ دندان‌هایش را بهم سایید و گفت: سلام و زهر مار! تو اینجا چکار می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی این
کوه‌ها ارث بابای من است؟ الانه تو را می‌خورم.»
صمد بهرنگی در ۲ تیر ۱۳۱۸ در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی شهر تبریز در خانواده‌ای تهی‌دست چشم به جهان گشود. پدر او «عزت» و مادرش «سارا» نام
داشتند. صمد دو برادر و سه خواهر داشت. پدرش کارگری فصلی بود که بیشتر به شغل زه‌تابی (آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و
حیوانات دیگر باشد) زندگی را می‌گذراند و خرجش همواره بر دخلش فزونی داشت. برخی اوقات نیز مشک آب به دوش می‌گرفت و در ایستگاه «وازان» به روس‌ها و
عثمانی‌ها آب می‌فروخت. بالاخره فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز و باکو بودند به قفقاز برود. رفت و دیگر بازنگشت.
صمد نویسندگی را با طنزنویسی آغاز کرد. در دانشسرا همراه دو تن از دوستانش روزنامهٔ فکاهی دیواریی به نام «خنده» می‌نوشت که بسیار هوادار داشت. از سال
۱۳۳۶ مقاله‌ها و قطعات فکاهی و طنز آمیز او در توفیق منتشر می‌شدند و این کار ۳، ۴ سالی دوام داشت.
یک مقاله نیز در ماهنامهٔ کشکیات منتشر کرد و می‌خواست با آن ماهنامه، همکاری کند که مجله تعطیل شد. مطالب طنز صمد در مهد آزادی و مهد آزادی آدینه نیز چاپ
شد که منتخب آنها در مجموعه مقاله‌های او آمده‌است.
فروش کتاب تلخون - نویسنده صمد بهرنگی

مطالعه بیشتر

توضیحات

کیفیت کتاب و احتمال مشکلاتی که در کتاب وجود دارد در نمونه عکس ها قابل مشاهده است

محصولات مشابه