کتاب بازگشت یکه سوار – نویسنده پرویز دوائی

نوع فایل
PDF
حجم فایل
3.31MB
تاریخ انتشار
27 شهریور 1401
تعداد بازدید
167 بازدید
۵,۰۰۰ تومان
  • تاريخ انتشار: چاپ اول 1381
  • تعداد صفحات: 224
  • نويسنده: پرویز دوائی

کتاب بازگشت یکه سوار – نویسنده پرویز دوائی

کتاب بازگشت یکه سوار – نویسنده پرویز دوائی

این کتاب گوشه‌هایی از زندگی نویسنده و خاطراتش درباره سینما و وضعیت سینماها و

شیوه ارتباط مردم با این پدیده را با زبان و بیانی دلچسب و داستان‌وار روایت می‌کند.

کروک درشکه را خوابانده بودند و من سرم بالا بود و گاهی از لابلای شاخ و برگ درختها

چراغ خیابان پیدا میشد و نورش که زرد بود پر از سایه برگها روی سر ما می افتاد، بعد رد

میشدیم و دوباره توی درشکه تاریک میشد و من همینطور سرم بالا بود که کی میرسیم به زیر دایره نور.
ما بچه ها را روی صندلی تاشوی کوچک، پشت به پشت با درشکه چی نشانده بودند.

خیابان خاکی بود و سم اسبها روی قلوه سنگهای خیابان صدا میکرد. آدم اگر خم میشد و نگاه میکرد

گاهی از زیر سم اسبها جرقه میپرید. درشکه با فانوس روشن از زیر طاقی درختها میگذشت.

چراغ های کم نور خیابان پایه های تیر چوبی داشتند و حباب سفیدی به شکل یک جور کلاه لبه

دار دور تا دور زیر لبه حباب به خط سیاه چیزهائی نوشته بودند که من هنوز نمی توانستم بخوانم.
خیابان را غروب به غروب با سطل های بزرگ آب می پاشیدند و با جاروهای دسته بلند جارو می کردند. دو طرف خیابان کیپ هم درخت درآمده بود، درخت های انبوه که شاخه هایشان سر به هم آورده و روی خیابان را طاق زده بود، جوری که آدم از سر چهار راه که نگاه میکرد سرتاسر خیابان مثل یک دالان دراز سبز بود، از قنات سر چهار راه که از زیر دیوار باغی در می آمد در جوبهای دو طرف دائم آب می رفت. آب مثل اشک چشم صاف که خزه های بلند سبز و سرخ را تاب می داد و هوهو میکرد و می رفت. زالوئی از لجن کف جوب زالو میگرفت و لای …

کتاب بازگشت یکه سوار - نویسنده پرویز دوائی

مطالعه بیشتر

لطفا پیش از خرید، راهنمای زیر را مطالعه کنید: