مترجم: پیمان اسماعیلیان خامنه تاريخ انتشار: چاپ اول 1374 تعداد صفحات: 200 نويسنده: آیزاک آسیموف ناشر: انتشارات شقایق

کتاب تکاور فضا – نویسنده آیزاک آسیموف

کتاب تکاور فضا – نویسنده آیزاک آسیموف

دیوید استار یکسره به آن مرد خیره شد و به همین دلیل

وقوع آن حادثه را دید . او شاهد مردن آن مرد بود .
دیوید صبورانه در انتظار دکتر هنری بود و در عین حال از فضای جدیدترین

رستوران شهر بین المللی لذت میبرد. بنا بود این اولین جشن واقعی اش باشد، زیرا مدرکش را گرفته و صلاحیت عضویت کامل در شورای علوم را نیز احراز نموده بود. منتظر ماندن برایش مسأله ای نبود رستوران سوپریم هنوز هم در اثر رنگهای سیلیکونی تازه زده شده میدرخشید. منبع نور حقیقی که تقریباً تمامی تالار غذاخوری را روشن می ساخت، قابل رؤیت نبود. در انتهای میز ،دیوید در کنار دیوار مکعب نورانی کوچکی قرار داشت که تصویر گروه موسیقی را به شکل سه بعدی نمایش می داد؛ همان گروه موسیقی که نوای سازهایشان نغمه ای ملایم را در پس زمینه تالار مترنم میساخت چوب رهبر ارکستر چون آذرخشی يك سانتی متری در حرکت بود. میز غذاخوری نیز از نوع بهداشتی و آخرین پدیده در زمینه میدان نیرو بود که جز به دلیل تلالوی عمدی آن، به هیچ روی دیده نمی شد.
چشمان قهوه ای رنگ و آرام دیوید نه از سر بی حوصلگی، بلکه به دلیل برانگیخته شدن توجهش به مردم در عوض تجهیزات علمی رستوران ،سوپریم، به سرعت از برابر سایر میزها که در اتاقکهای دنجی پنهان شده بود گذشت. تلویزیون سه بعدی و میدان نیرو تا ده سال قبل پدیده ای شگفت انگیز بود اما امروزه همگان وجودش را پذیرفته بودند. از طرف دیگر مردم عوض نمی شدند، ولی حتی حالا، یعنی ده هزار سال پس از ساخته شدن اهرام مصر و پنج هزار سال پس از انفجار نخستین بمب اتمی آنها هنوز هم رازی سر به مهر و مایۀ شگفتی اش بودند که هرگز بی رنگ نمی شد.
در گوشه ای از رستوران دختر …

مطالعه بیشتر