مترجم: ذبیح الله منصوری تاريخ انتشار: چاپ ششم 1370 تعداد صفحات: 555 نويسنده: رالف کورن گولد ناشر: انتشارات یادگار

کتاب خاطراتی از یک امپراطور – نویسنده رالف کورن گولد

کتاب خاطراتی از یک امپراطور – نویسنده رالف کورن گولد

ناپلئون امپراطور فرانسه که به انگلستان پناهنده شده بود و می خواست در کشور بریتانیا به

سر ببرد و از طرف انگلیسی ها اسیر شد و او را روز هفتم ماه اوت سال ۱۸۱۵ میلادی وارد

کشتی «نورتمبرلاند» کردند. در همان کشتی به یک لوله توپ تکیه داده امواج دریا را می نگریست.

بهر طرف نظر می انداخت غیر از امواج نمی دید و مرغان دریائی را هم مشاهده نمی کرد

زیرا مرغان دریائی نزدیک ساحل دیده می شوند و همین که کشتی

از ساحل فاصله گرفت پرندگان دریائی ناپدید می گردند.
امپراطور فرانسه که در کشتی «نورتمبرلاند» متعلق به انگلستان افسران انگلیسی او را

«ژنرال بناپارت» می خواندند در حالی که امواج آب را می نگریست حوادث
گذشته زندگی خود را از نظر می گذرانید و کشورهائی را که دیده بود به یاد می آورد و

متذکر می شد که در دوره عمر در چهل و هفت جنگ بزرگ شرکت کرد و در بعضی از آن جنگ ها با ارتش های چندین دولت می جنگید و در تمام آن جنگ ها فرماندهی کل را داشت و نقشه های جنگی را خود طرح می نمود و در همه غیر از دو جنگ فاتح شد یکی جنگ روسیه و دیگری جنگ «واترلو».
بعد از اینکه مدتی راجع به گذشته خود فکر کرد انفیه دان طلای خود را از جیب خارج نمود و قبل از اینکه درب انفیه دان را بگشاید عکس «ماری لوئیز» زوجه و فرزندش ناپلئون دوم را از نظر گذرانید زیرا عکس هر دو روی درب انفیه دان او نقش شده بود. ناپلئون بعد از اینکه چند لحظه در انفیه دان را نگریست آن را گشود، قدری انفیه با دو انگشت برداشت و به بینی نزدیک کرد و بوئید و در آن لحظه شخصی که از …

مطالعه بیشتر