تاريخ انتشار: چاپ پنجم 1342 تعداد صفحات: 177 نويسنده: صادق هدایت ناشر: انتشارات امیرکبیر

کتاب سایه روشن – نویسنده صادق هدایت

کتاب سایه روشن – نویسنده صادق هدایت

س . گ. ل.ل.
« خوشبخت کسانیکه عقلشان پاره سنگ میبرد ، چون ملکوت آسمان مال آنهاست .»
انجيل ماتئوس ۵ – ۳
«آسمان که معلوم نیست ، ولی روی زمینش حتماً مال آنهاست .»
دو هزار سال بعد اخلاق ، عادات ، احساسات و همۀ وضع زندگی بشر بکلی تغییر کرده بود. آنچه را که عقاید و مذاهب
مختلف در دو هزار سال پیش بمردم و عده میداد ، علوم بصورت عملی
در آورده بود . احتیاج تشنگی ، گرسنگی ، عشق ورزی و احتیاجات دیگر زندگی بر طرف شده بود ، پیری ، ناخوشی و زشتی محکوم انسان شده بود . زندگی خانوادگی متروك و همۀ مردم در ساختمانهای بزرگ چندین مرتبه مثل کندوی زنبور عسل زندگی میکردند . ولی تنها يك درد مانده بود ، يك درد بی دوا و آن خستگی و زدگی از زندگی بی مقصد و بی معنی بود .

سوسن علاوه بر کسالت زندگی که ناخوشی عمومی و مسری بود يك ناخوشی دیگر هم داشت و آن تمایل او به معنویات خودش نمیدانست چیست ولی آنرا دنبال میکرد . تمام روز را در طبقه بیست و دو آسمان خراش در کارگاه خود زحمت میکشید و افکارش را در مواد سخت بصورت مجسمه در میآورد . سوسن مخصوصاً شهر «کانار» را دور از دوستان و آشنایانش انتخاب کرده بود تا با فراغت خاطر مشغول کار بشود ، چون او با افکار و برای افکار خودش زندگی میکرد . يك زندگی عجیب و منحصر بخود او بود که هر گونه کیف
و تفریح را از خودش رانده و با جدیت مخصوصی بکار اشتغال داشت. يك روز نزديك غروب بود که سوسن از مجسمه تازه ای که مشغول ساختن بود دست کشید ، وارد اطاق Studio خودش شد . جدار نازکی که دسته فلزی داشت ، پس زد ، پنجره اطاق عقب رفت. قیافه او بيروح ، بی احساسات، يك صورت جدی، خوشگل و بی حرکت بود و چنان به نظر میآمد …

مطالعه بیشتر