- مترجم: چنگیز زرافشان
- تاريخ انتشار: چاپ اول 1367
- تعداد صفحات: 149
- نويسنده: ویتوریو دسیکا
کتاب فیلمنامه دزد دوچرخه – نویسنده ویتوریو دسیکا
کتاب فیلمنامه دزد دوچرخه – نویسنده ویتوریو دسیکا
تیترها بروی پرده گشوده شده ظاهر می شوند. موزیک : تمی پرشور، زیبا و
ارکستری که در بسیاری از لحظات حزن انگیز فیلم باز می گردد.
چیتا والمليانا ” : یک مجتمع مسکونی دولتی کثیف ، یکنواخت و تیره رنگ ولی از لحاظ مهندسی ،
مدرن، برای مردم کارگر در حومه رم . زمان : حدود سال ۱۹۴۶.
یک اتوبوس، لبریز از مسافر از میان ردیفهای ملال آور ساختمانهای چند طبقه بسوی دوربین
می راند. در این روز خشک و آفتابی ، درحالی که اتوبوس می ایستد تا سیل مسافرانش
را خالی کند، از جاده خاکی پر سنگلاخ، گرد و غبار به هوا برمی خیزد. دوربین در میان جمعیتی
که از میان زمینهء لم یزرع و خشک حرکت می کنند، به سوی پلکانی که به دفتری واقع در یک
چهاردیواری شلوغ می رسد، روان می شود . آنها ، تقریبا” بلافاصله، از دفتر بیرون می آیند، با
هیاهو از پله ها سرازیر می شوند، و همه باهم ، نگران و مضطرب در پای پلکان منتظر می مانند. یک مرد، با شکل و شمایل رسمی ، با سیگاری کوتاه شده در دهان و چند ورق پاره در مقابل جمیت روی پله ها جای می گیرد. کارمند فریادزنان ریچی … ریچی … ریچی کجاست ؟ مردی در میان جمعیت واکنش نشان می دهد. او در میان جمعیت حرکت می کند و به دنبال ریچی می گردد. دوربین او را ، در حالی که جمعیت را
دوان دوان و فریادزنان ترک می کند، همراه می شود. کارگر : ریچی … ربچی ۰۰۰
او از میان چشم انداز وسیع بی درخت بسوی دوربین میدود. یکی از ساکنان بدپوش از مقابل دوربین
میگذرد. کارگر : ریچی … ریچی …
…
کارگر بیکاری بهنام «آنتونیو» (ماجورانی) سرانجام بهعنوان اعلانچسبان استخدام میشود. وی مجبور است برای اینکه در این شغل تأیید شود، دوچرخهای را به همراه داشته باشد تا به وسیلهٔ آن پوسترها در سطح شهر نصب نماید
|