- تاريخ انتشار: چاپ دوم 1364
- تعداد صفحات: 124
- نويسنده: هوشنگ گلشیری
کتاب نمازخانه کوچک من – نویسنده هوشنگ گلشیری
کتاب نمازخانه کوچک من – نویسنده هوشنگ گلشیری
در داستان نمازخانه کوچک من ، گلشیری داستان مردی شش انگشتی را روایت می کند که زایدهای گوشتی در پای راست خود دارد و این موضوع به شیوههای گوناگون زندگی او را در سنین مختلف تحت تاثیر خود قرار داده است. این موقعیت جسمی کاملاً خاص، برای راوی داستان تبدیل به چیزی شده که او را از تمام اطرافیانش جدا میکند.
داستان نمازخانه کوچک من ماجرا محور نیست و هوشنگ گلشیری از زبان شخصیتی به نام حسن روایت می کند. راوی پسری است معمولی. پدری داشته و مادری. خانواده همین بوده و بس. اما شخصیت دیگری هم هست. یک تکه اضافه، زائده ای گوشتی بغل انگشت کوچک پای چپش. این زائده کوچک که مزاحم هم نیست و به این راحتی ها هم قابل دیدن نیست ، می شود دستمایه این داستان.
این مجموعه شامل داستانهای: «نمازخانه کوچک من»، «عکسی برای قاب عکس خالی»، «هر دو روی یک سکه»،«گرگ»، «عروسک چینی من»، «معصوم۱»، «معصوم۲»، «معصوم۳»، «معصوم۴» میباشد. تعدادی از این داستانها بعد از مرگ هوشنگ گلشیری و با نظارت همسر وی، فرزانه طاهری و همچنین با نظارت سیروس طاهباز از طرف نشر نیلوفر و با عنوان «نیمه تاریک ماه» به همراه تعدادی دیگر از داستانهای کوتاه روانه بازار شد.
…
مادر گفت: حتماً باید از این محله برویم. ما هم آمدیم اینجا. بچهها نمیدانستند. آخر اگر میدانستند، مثلاً فقط یکیشان میدید، مثل آن محله، میآمدند در خانه و داد میزدند: حسن ششانگشتی! در اینجا هیچوقت کسی اینطور صدایم نزد. راستش تقصیر خودم بود. این دفعة آخر را نمیگویم. از بس کوچک بود و لاغر و نمیدانم یک دسته از موهای سیاه روی پیشانی مهتابیاش ریخته بود، یا چون چشمهاش آنهمه روشن بود فکر کردم غریبه نیست. غریبهها برای من همیشه آدمهایی بودند که سر من تا کمربندهاشان میرسید، یا در کف یک دستشان …
|
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.