کتاب گام های پیمودن – نویسنده نسیم خاکسار

نوع فایل
PDF
حجم فایل
14.76MB
تاریخ انتشار
1 شهریور 1401
تعداد بازدید
212 بازدید
۵,۰۰۰ تومان
  • تاريخ انتشار: چاپ اول 1360
  • تعداد صفحات: 132
  • نويسنده: نسیم خاکسار

کتاب گام های پیمودن – نویسنده نسیم خاکسار

کتاب گام های پیمودن – نویسنده نسیم خاکسار

شبها پشه ها بدجوری اذیت می کردند. جاهم خیلی تنگ بود. هر غروب، وقت سرازیر شدن

از روی نردبانهای آهنی بغل مخازن، نقطه نقطه نور چراغ چادرها را توی محوطه میدیدیم.

چراغهای دهکده اما اصلا پیدا نبود. مه نمی گذاشت. از روشنایی فانوس ها میفهمیدیم چقدر پراکنده و نامنظم چادرها را برپا کرده بودیم. نقطه های روشن هیچ نظم خاصی نداشتند و این، همیشه توی ذوقمان میزد. در روز وضع طور دیگری بود. وقتی زیر تیغ آفتاب، ماسك را از روی صورتمان بالا میزدیم تا عرق پیشانی مان را پاک کنیم، از روی «تخته» چادرها را می دیدیم – چسبیده به هم – مثل زنان عزادار، روی خاك پوك و شور جزیره چمباتمه زده اند. صدای شیون اما نبود.
چادر ها با درختان دلیلی که تك و توك در اطراف روییده بودند و از شاخ و برگ های انبوه عبایی روی سرشان کشیده بودند، جفتهای غمگین می ساختند. توی هر چادر هفت تا تخت فنری بود که همان روزهای اول زیر تن بچه ها، جیغ و ويغشان در آمد. زیلویی هم کف آن پهن بود که بك هفته نگذشته رنگ خاك گرفته بود.

«شفی» شبها خوابش نمی برد. جیر جیر تخت سخت کلافه اش می کرد. با هر غلت، خواهر و مادر رؤسای شرکت را به فحش میبست. از همه مسن تر بود. شصت سالی داشت. لاغر و کج و کوله بود و موهای جلو سرش تمام ریخته بود. پوست قهوه ای پیشانی و گونه و پشت گردنش را چین و چروكهای زیادی می پوشاند. بیست سال بود کار فنی را ول کرده بود، از سیزده سالگی در شرکتهای خارجی جوش کاری می کرد. برادرش که مرد، ناچار شد فاتحه کار فنی رابخواند. یتیمداری با این شهر و آن شهر رفتن جور در نمی آمد. وقتی دید مجبور است یکجا بماند، در کارخانه بخ سازی …

کتاب گام های پیمودن - نویسنده نسیم خاکسار

مطالعه بیشتر

لطفا پیش از خرید، راهنمای زیر را مطالعه کنید: