- مترجم: مهدی افشار
- تاريخ انتشار: در کتاب ذکر نشده
- تعداد صفحات: 245
- نويسنده: دافنه دوموریه
کتاب بهانه – نویسنده دافنه دوموریه
کتاب بهانه – نویسنده دافنه دوموریه
فنتون قهرمان داستان بهانه، اسیر حصار روزمرگی هاست و برای فرار از این حصار تنگ و خفقان آور
در جستجوی هیجان بر می آید: هیجان قتل. اما فتنون در جریان ارتکاب به جنایت به دنیای تازه ای گام می نهد: دنیای هنر…
…
“فنتونها ” سرگرم پیاده روی همیشگی یکشنبه ها در طول جاده خاکی مسیر رودخانه بودند.
آنان به پل آلبرت رسیدند و مانند همیشه پیش از آنکه
تصمیم بگیرند که از روی پل عبور کرده بطرف باغها بروند و با آنکه راهشان را در
کنار خانمهای قایقی ادامه دهند برای چند لحظه ای ایستادند و
خانم فنتون پس از کمی فکر کردن که موضوع تفکر برای شوهرش ناشناخته بود روی به شوهر گفت : ” وقتی بخانه بازگشتیم بیادم بیاور که به آلهوسون ها تلفن کنم چون
این بار نوبت ماست که آنان را به مشروب دعوت کنیم”
فنتون بی اعتنا به عبور اتومبیلها خیره شده بود . فکرش متوجه کامیونی بود که به سرعت بطرف پل پیچید و در پشت سرش یک اتومبیل اسپرت که از لوله اگزوس آن
صدای زیادی برمیخاست حرکت میکرد . ودر پی آنها پرستار کودک در لباس خاکستری در حالیکه کالسکه بچه های دو قلویی را که کاملا شبیه یکدیگر بودند و صورتشان به
پنیر هلندی شبیه بود با خود میکشاند از روی پل بطرف چپ به سوی ” باترسی پیچید.
خانم فتنون با آرامی سئوال کرد ” از کدام طرف برویم” شوهرش…
…
دافنه دوموریه در لندن متولد شد. او دومین فرزند از سه دختر بود. پدرش سر جرالد دوموریه هنرپیشه و مادرش موریل بیمونت نیز هنرپیشه بود. پدر بزرگ او، جرج دوموریه
یک نقاش و نویسنده بود. خواهر بزرگترش «آنجلا» همچنین نویسنده و خواهر کوچکترش «جین» نیز نقاش بود. دافنه که اخلاقی پسرانه داشت، عزیزدردانهی بابا بود.
او تحصیلات خود را در انگلستان گذراند و برای تکمیل معلومات خود به پاریس رفت.
|