کتاب توپ‌های ناوارون – نویسنده آلیستر مک لین

نوع فایل
PDF
حجم فایل
11.99MB
تاریخ انتشار
30 شهریور 1401
تعداد بازدید
245 بازدید
۵,۰۰۰ تومان
  • مترجم: محمود فخرداعی
  • تاريخ انتشار: چاپ اول 1342
  • تعداد صفحات: 429
  • نويسنده: آلیستر مک لین

کتاب توپ‌های ناوارون – نویسنده آلیستر مک لین

کتاب توپ‌های ناوارون – نویسنده آلیستر مک لین

2000 سرباز گرسنه بيمار انگليسي در جزيره اي موسوم به « خرس » « kheros » در آب هاي

يونان گرفتار شده اند و تنها راه دسترسي به اين جزيره از طريق تنگه ناوارون است ولي نيروهاي

آلماني كه كنترل ناوارون را در دست دارند با نصب دو توپ غول پيكر راه عبور رزم ناوهاي انگليسي را مسدود كرده اند …

چوب کبریتی باصدائی خشك بروی سطح زنگ زده آهن سفید مواج ساختمان کشیده شد

و یکمرتبه شعله ور گردید . صدای کشیده شدن چوب کبریت بروی آهن سفید و بدنبال

آن شعله ور شدن ناگهانی آن باسکوت و آرامش آن شب بیابانی مغایرت و ناسازگاری داشت .

کبریت مشتعل بطرف سیگاری که از زیر سبیل های موزون فرمانده اسکادران هوائی بیرون آمده

بود رفت و چشمان مالوری، بی اختیار حرکت چوب کبریت را تعقیب نمود . هنگامی که چوب کبریت در

فاصله بسیار نزدیك صورت فرمانده متوقفند مالوری، توانست آرامش صاحب صورت را ملاحظه نماید .

چشمان بیحالت فرمانده که توجهی به جائی نداشت درست حالت کسی را نشان میداد که سرتاپا گوش شده است . شعله چوب کبریت سپس محو شد و خود چوب کبریت در لابلای شن های اطراف فرودگاه ناپدید گردید .
فرمانده اسکادران باصدای آهسته ای گفت ، « آها ، صدای نزديك شدنشان را می شنوم . بیش از پنج دقیقه نخواهد گذشت تابه فرودگاه برسد . امشب باد هم نیست بنابراین در باند شماره دو بزمین خواهند نشست . بیا برویم و خلبانان را در اطاق تحقیق ملاقات کنیم.» فرمانده اسکادران هوائی مکثی کرد و نگاهی مستهزانه به مالوری انداخت و ظاهرا تبسمی بر لبان او ظاهر شده بود ولی چون در لحن صحبت او آثاری از استهزا خوانده نمیشد و تاریکی هم مانع از دیدن صورتش بود مالوری، چیزی نفهمید
و فرمانده اسکادران گفت: «ای جوان، کمی دیگر صبر و تحمل کن ، چند لحظه دیگر … امشب اوضاع خوب نبوده …

کتاب توپ‌های ناوارون - نویسنده آلیستر مک لین

مطالعه بیشتر

لطفا پیش از خرید، راهنمای زیر را مطالعه کنید: