کتاب گاوخونی – نویسنده جعفر مدرس صادقی

نوع فایل
PDF
حجم فایل
1.93MB
تاریخ انتشار
23 آبان 1401
تعداد بازدید
323 بازدید
۵,۰۰۰ تومان
  • تاريخ انتشار: چاپ چهارم 1383
  • تعداد صفحات: 110
  • نويسنده: جعفر مدرس صادقی

کتاب گاوخونی – نویسنده جعفر مدرس صادقی

کتاب گاوخونی – نویسنده جعفر مدرس صادقی

با پدرم و چند تا مرد جوان که درست یادم نیست چند تا بودند و فقط یکیشان را می شناختم

که گلچین – معلم کلاس چهارم دبستانم – بود، توی رودخانه ای که زاینده رود اصفهان بود، آبتنی می کردیم. شب بود و آسمان صاف بود و ماه شب چارده می درخشید. فقط ما چند نفر توی آب بودیم. نه بیرون آب، نه توی آب، کس دیگری نبود. سی و سه پل از فاصله ای نه چندان دور پیدا بود و از نور ماه روشن بود. همه جا تقريبا روشن بود. درخت های لب آب، حتا نرده های کنار پیاده روی خیابان پهلوی رودخانه، حتا شبح بلند و نوک تيز کوه صفه پشت سر درختها، پیدا بود. آب گرم بود. ساکن بود. انگار استخر بزرگی باشد. اما حرف نداشت که رودخانه بود و زاینده رود هم بود. آب تا گردن من می رسید. ایستاده بودم. همگی توی آب ایستاده بودیم، به دور و برمان نگاه می کردیم و حرف میزدیم.
پدرم گفت «عشق کنید، بچه ها! همه ی این رودخونه مال خودمونه. تا دلتون میخواد عشق کنید!» یکی از مردها که همان گلچین بود ـ و اصلا از همین جا بود که من شناختمش ـ به سی و سه پل اشاره کرد و به پدرم گفت «اون دهنه ها هم مال شماست؟» همه خندیدند. فقط من و پدرم نخندیدیم. به پدرم بر خورده بود. من هم شنیده بودم که زیر دهنه های پل جای خوبی نیست – و به من هم بر خورد.
بعد، پدرم با سر رفت توی آب، زیر آبی شنا کرد و کمی آن طرف تر سرش را از توی آب در آورد. گلچین داد زد «زیاد دور نرو! اونجاها گرداب هست.» پدرم لبخندی زد و گفت «خیالت راحت باشه. من همه ی این رودخونه را مثل کف دستم می شناسم.» و …

کتاب گاوخونی - نویسنده جعفر مدرس صادقی

مطالعه بیشتر

لطفا پیش از خرید، راهنمای زیر را مطالعه کنید: