کتاب دلارام – نویسنده حسینقلی مستعان

نوع فایل
PDF
حجم فایل
1.57MB
تاریخ انتشار
15 خرداد 1401
تعداد بازدید
269 بازدید
۵,۰۰۰ تومان

کتاب دلارام – نویسنده حسینقلی مستعان

کتاب دلارام – نویسنده حسینقلی مستعان

” چند الاغ مفلوك حامل چند زن و بچه آفتاب خورده و خسته از گردنه

پس قلعه بالا میروند. و آفتاب سوزان در آسمان پیش میآید، در آخرین چشم انداز افق دور نمای

حزن انگیز تهران را در چیزی تیره شبیه به غبار یا مه ناپدید میکنند و بالای گردنه ، چندقدم بالاتر

از گورستان، سایه آن تن درخت کهن سال کم شاخ و برگ را از روی زمین سنگلاخ و پست و بلند بر میگیرد .

اینجا که جای اقامت نیست ؛ باید بر خاست و بنقاط سایه دار خنک و باصفا رفت، از کنار تنه درخت،

از روي يك سنگ بزرگی، موجودی بر می خیزد ، الاغ سواران را که از جلوش میگذرند نگاه میکند،

آهی میکشد و رو ببالا راه میافتد ؛ جوانی است بیست ساله، پایش بی جوراب در گیوه های پاره،

در شلوارر نگرفته اش و حمله دار و چین خورده، کت و کلاهش هر دو بیك رنگ، هر دو رنگ رفته و کهنه ؛

از میان آستین های کتش دو ست كوچك، نازك، سفید و پاکیزه بیرون آمده، یکی یك دسته

کتاب و چیزی شبیه به بقچه را تازیر بغلش بالا برده و دیگری چوبدستی سفید رنگی را که شاخه درختی پوست کنده بیش نیست نگهداشته ؛ زیر کلاه مشتی موی سیاه

بهم پیچیده، یك پیشانی بلند و روشن، دو چشم میشی درشت درخشان وحزن آلود، گونه هائی فرورفته ، دهانی کوچک ، چانه ائی دخترانه چهره ی لاغر ، محجوب و

ظريف .

از پای تك درخت کهن سال تا سر گردنه چندصد قدم پیش نیست. جوان آهسته و آرام پیش میرود؛ به سر گردنه میرسد ، کلاه از سر بر میدارد؛ نسیمی که

که یکقدم پائین تر از آنجا ، وجود نداشت تارهای مویش را بازی میگیرد : – اوه چه باصفا ! راه طولانی و سر بالا تمام شد ؛ این سرازیری یکسر به بهشت میرود…

حسینقلی مستعان (تولد ۱۲۸۳ – درگذشت ۱۵ اسفند ۱۳۶۱)

کتاب دلارام - نویسنده حسینقلی مستعان

مطالعه بیشتر

لطفا پیش از خرید، راهنمای زیر را مطالعه کنید:

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب دلارام – نویسنده حسینقلی مستعان”