- مترجم: افسون مهدویان
- تاريخ انتشار: چاپ اول 1382
- تعداد صفحات: جلد اول 322
- جلد دوم 322
- نويسنده: هکتور مالو
- ناشر: انتشارات ویژه نشر
کتاب بی خانمان – نویسنده هکتور مالو
کتاب بی خانمان – نویسنده هکتور مالو
«بی خانمان» داستان زندگی پسری به نام رمی است که موقع تولد ربوده می شود.
بعد از اتفاقاتی گوناگون آقای باربرین و همسرش او را به فرزندی قبول می کنند، اما به
دلیل تنگدستی، رمی را به یک نوازنده ی دوره گرد می فروشند و… ماجراهای هیجان انگیز
این پسر مهربان و شجاع، داستان خودباوری و مبارزه با سختی هاست.
…
من یک بچه سر راهی هستم اما تا هشت سالگی خیال میکردم، مثل بچه های دیگر مادر
دارم چون وقتی گریه میکردم زنی می آمد و چنان با مهربانی مرا در آغوش میگرفت و میفشرد که اشکهایم بند می آمد. همیشه قبل از آنکه بخوابم زنی میآمد و مرا میبوسید وقتی باد دسامبر برف را به شیشه های پنجره میکوبید آن زن پاهای مرا در دستهایش میگرفت تا گرم شود و همان موقع برایم آواز میخواند هنوز هم چند کلمه از آن ترانه ها و آهنگها در خاطرم مانده است.
وقتی گاومان را برای چرا به علفزار یا خلنگ زارها میبردم و توفان و باران غافلگیرم میکرد آن زن دوان دوان خودش را به من رساند و مرا زیر دامن پشمی اش پناه میداد سر و شانه هایم را با دقت زیر دامن اش میگرفت و به خانه برمیگرداند. اگر با دوستانم دعوا میکردم کاری میکرد تا حرفهای دلم را به او بگویم
سپس با حرفهای دلنشینش مرا دلداری میداد و میگفت حق با توست.
به خاطر همه اینها و به خاطر طرز حرف زدنش با من به خاطر طرز نگاه کردنش به خاطر نوازشهایش به خاطر ملایمتی که در سرزنش هایش بود و به خاطر خیلی چیزهای دیگر خیال میکردم که او مادرم است. اما اتفاقی افتاد که فهمیدم او فقط دایه ی من است. دهکده ام یا بهتر است بگویم دهکده ای که در آن بزرگ شدم چون من نه …
|
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.